English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9190 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
i.e U مخفف به عبارت دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
B.Sc U مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
b. and b U مخفف عبارت 'breakfast and bed'
C.A.B.s U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.A.B U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.I.A U مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
in fact U به عبارت دیگر
in other words <adv.> U به عبارت دیگر
namely <adv.> U به عبارت دیگر
to wit <adv.> U به عبارت دیگر
videlicet U به عبارت دیگر
metaphraze U به عبارت دیگر در آوردن
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
estate in remainder U ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
mikes U مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
mike U مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
arrest of judgment U سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
expressions U عبارت
terming U عبارت
worded U عبارت
experssion U عبارت
expression U عبارت
clauses U عبارت
wordage U عبارت
statements U عبارت
statement U عبارت
cl U عبارت
clause U عبارت
word U عبارت
phrases U عبارت
term U عبارت
termed U عبارت
phrase U عبارت
phrased U عبارت
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
expressions U افهار عبارت
passages U عبارت فقره
passage U عبارت فقره
involution U پیچدارکردن عبارت
an idiomatic experssion U عبارت اصطلاحی
colloquialisms U عبارت مصطلح
context style of a expression U سیاق عبارت
To phrase. U به عبارت در آوردن
expression U افهار عبارت
an exclamatory phrase U عبارت تعجبی
phraseology U عبارت پردازی
Verbosity. Rhetoric. U عبارت پردازی
Namely …viz …it consists of… U عبارت است از ...
trinomial U دارای سه عبارت
relational expression U عبارت رابطهای
the letter of the law U عبارت قانون
quotation U اقتباس عبارت
colloquialism U عبارت مصطلح
quotations U اقتباس عبارت
affirmative U عبارت مثبت
doxology U عبارت تسبیحی
terming U جمله عبارت
term U جمله عبارت
wording U عبارت سازی
range expression U عبارت دامنه
put into words U به عبارت دراوردن
termed U جمله عبارت
protext U عبارت پیشین
prolixity U عبارت زاید
phraseologist U عبارت پرداز
assignment statement U عبارت گمارشی
paragrapher U عبارت نویس
term U عبارت [ریاضی]
mathematical term U عبارت [ریاضی]
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
it consists mainly U بیشتر عبارت است از
phrased U فراز عبارت سازی
locutions U سبک عبارت پردازی
verbalism U عبارت بی معنی پرحرفی
phrase U فراز عبارت سازی
mixed mode experssion U عبارت امیخته یاب
limitation clause U عبارت تعیین حدود
to express in worde U به سخن یا عبارت دراوردن)
pull out quote U عبارت استخراج شده
facies U عبارت مشخص یک طبقه
locution U سبک عبارت پردازی
qualificative U کلمه یا عبارت توصیفی
landed a U که عبارت از زمین است
anastrophe U تعویض کلمات یک عبارت
passage U عبارت منتخبه از یک کتاب
escalation U ماده یا عبارت تعدیل
locus classicus U عبارت نمونه ادبی
passages U عبارت منتخبه از یک کتاب
phrases U فراز عبارت سازی
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
phraseography U نشان گذاری بجای عبارت
anastrophe U قلب عبارت کلمات مقلوب
restrictive U جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
lambs wool U که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
fisher equation U این رابطه عبارت است از :
equation of exchange U به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
ft U مخفف پا
didn't U مخفف not did
o' U مخفف of
abbreviated U مخفف
pl U مخفف جا
obj U مخفف شی
acronym U مخفف
acronyms U مخفف
aren't U مخفف not are
wasn't U مخفف not was
grammalogue U مخفف
wouldn't U مخفف not would
who's U مخفف is who
who're U مخفف are who
who'll U مخفف shall who
D.I.Y U مخفف!yourself it Do
logogram U مخفف
mitigative U مخفف
shorthand symbol U مخفف
token [symbol, abbreviation] U مخفف
abbreviation U مخفف
abbreviations U مخفف ها
what's U مخفف is what
e'er U مخفف ever
worid U عبارت پیغام خبر قول عهد
irishism U عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
Afro-American U نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
word order U ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
well turned U خوب ادا شده خوش عبارت
invert U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverting U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverts U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
sq U مخفف توالی
depts U مخفف بخش
dept U مخفف بخش
Sr U مخفف ارشد
vacs U مخفف vacation
ed. U مخفف ویرایشگر
vac U مخفف vacation
et al U مخفف و دیگران
usu U مخفف معمول
Univ U مخفف جهانی
UK U مخفف بریتانیا
etc U مخفف و غیره
TVs U مخفف تلویزیون
congrats U مخفف تبریک
info U مخفف اطلاعات
in. U مخفف اینچ
condo U مخفف آپارتمان
HP U مخفف پرنیرو
condos U مخفف آپارتمان
temp U مخفف temporary
hr U مخفف ساعت
hrs U مخفف ساعت
LVs U مخفف لاویان
hols U مخفف تعطیلات
Cpl U مخفف سرجوخه
HRH U مخفف والاحضرت
deli U مخفف delicatessen
delis U مخفف delicatessen
inst U مخفف فوری
TV U مخفف تلویزیون
stereos U مخفف واژههای
Supt U مخفف Superintendent
STDs U مخفف معیار
STD U مخفف معیار
St U مخفف مقدس
Inc U مخفف محوطه
Fri U مخفف جمعه
LV U مخفف لاویان
Sgt U مخفف گروهبان
Lieut U مخفف Lieutenant
lib U مخفف liberation
SS U مخفف مقدس
saxes U مخفف saxophone
sax U مخفف saxophone
gm U مخفف گرم
stereo U مخفف واژههای
Maj U مخفف Major
tsps U مخفف teaspoon
Feb U مخفف فوریه
fem U مخفف مونث
tsp U مخفف teaspoon
Jan U مخفف ژانویه
HM U مخفف هکتومتر
max U مخفف maximum
Recent search history Forum search
1tink and grow rich
1 just got to figure out where to headمعنی این عبارت چیست؟
1ICR
1popsicle
1مرض سینه وبغل
2تعریف فونتیک چیست؟
1life cycle ceremonies
1معادل عبارت، رویدادهای حاشیه ای چیست.
3in rell with god
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com